محل تبلیغات شما

 

 

تاریخنگاریامنیتی

یکی از شیوه های تاریخنگاری در دوران پس از 57 نوعی تاریخنگاری به مدداوراق وبازجوییهای امنیتی است که در مجموع می توان آن را تاریخنگاری امنیتی»نامید. این نوع از تاریخنگاری نیازمند دو چیز است : یکی دسترسی به اسناد امنیتییعنی مورد اعتماد بودن همان دستگاه امنیتی. دوم توانایی سند پردازی و سند سازیمطابق میل دستگاه امنیت. این امر در عمل بدین معناست که فرد مورد اعتماد در اساسبنابه سفارش همان دستگاه امنیتی به قصد دستیابی به هدفهای مشخص ی-امنیتی دستبه کار شود. در اینجاهم فرد سند پرداز بایدعلی الاصول مورد وثوق دستگاه امنیت باشدتا بتواند از این اسناد بهره بگیرد و هم آنکه اسناد مجازی را مطابق ت و هدفکارفرما راست و ریس کند. هدف از این نوع تاریخنگاری ،نه کنجکاوی علمی است و نهژرفانگری و نه فراهم آوردن چارچوبهایی تحقیقی به امید پاسخگویی به پرسشهایاجتماعی،فرهنگی یا فلسفی. این دست از تاریخنگاری همواره وقتی به بار می نشیند کهدستگاه امنیتی بستر لازم را برای تحقق این نوع از تاریخنگاری فراهم آورده باشد؛آنگاهدستگاه اطلاعات» بسان یک کارفرما- ناشر سفارش تهیه ی  کتابی را می دهد که در خدمت تحقق نیاتی از پیشاندیشیده قرارگیرد. چنین محصولی به هیچ رو شکل وشمایلی علمی ندارد. سندپرداز دستبه گزینشهایی می زند همسازوهمخوان با نیتِ کارفرما.

از آنجا که تنها افراد مورد اعتماد می توانند به اسناد مورد بحثدسترسی داشته باشند ،کسی دیگرقادر نخواهد بود اعتبار  اسناد، صحت روش کار و دقت عمل و داوری افرادمورد اعتماد را بسنجد و سبک وسنگین کند. از این گذشته چون این دست از تاریخنگاریدر محدوده ای بسته جریان می یابد هیچ کس نخواهد دانست چنین اسنادی چگونه شکل گرفتهاند، گزارشهای اطلاعاتی بوده اند،براثر شکنجه به بارآمده اند، به چه میزان واقعیاند و تاچه حد در معرض سند سازی بوده اند و به چه میزان به مدد جعل و بالا و پایینکردن داده ها جمع و جور شده اند.

مجموعه ی چنین روشها و شیوه هایی تنها به قصد ایجاد و ترویج آگاهیکاذب وسرکوب مخالفان احتمالی و بالقوه و مهمتر ازهمه ترور شخصیت»سامان می یابند ودر نهایت به نوعی تاریخنگاری مصنوعی می انجامند که در لجنزاری از راست و ناراست پابه حیات می گذارند. تاریخنگاری امنیتی در چنین فضای آلوده ای شکل می گیرد و بابهره مند شدن ازساختاری دروغین، مدعی ترویج افشای حقیقتی ناموجود» یا به اصطلاحامروزین حقیقتی جعلی»می شود .

دراین میان نباید ازیادبرد که پیشینه ی برپایی ونحوه ی شکلگیری ساختارسازمانیوبضاعت فکری دستگاه های اطلاعاتی وامنیتی، و همچنین فرهنگ حاکم براین دستگاه ها، درراه انداختن و تولید این دست از تاریخنگاری نقشی عمده ایفا می کنند. برای نمونه دستگاهساواک ساختارسازمانی و هدفهای ی و حتی فرهنگی متفاوتی داشت در قیاس با دستگاه/هایاطلاعات و امنیتی پس از انقلاب. به این موضوع باید درفرصتی جداگانه و در آرامش توجه کرد.آنچه مسلم است تفاوت هدفها و فرهنگهای حاکم براین دو ساختاراست. به همه ی اینخصوصیات وقتی می توان اشاره داشت که بتوان مبتنی بر نگرشی منسجم به جزییات توجهداد.

 

 

***                                                            

در همین روزهای گذشته یکی از محصولات این شیوهاز تاریخنگاری را دیدم. مانوئیسم در ایران» نام دارد. ناشر موسسه مطالعاتپژوهشهای ی» است. این کتاب گویا در زمستان 1397 به چاپ رسیده است در 1500نسخه.  گردآورنده ی اسناد و اطلاعات رامحمودنادری» نام برده اند.این کتاب نمونه ای است از آن نوعی از تاریخنگاری که دربالا از آن یادشد.

وابستگی این مؤسسه» زبانزد خاص و عام است؛نمیخواهم وارد این مقوله شوم. آنچه الان اهمیت دارد نگاه حاکم برسراسر این کتاب است.چرا چنین کتابی اکنون انتشارمی یابد؟ طرح چنین پرسشی بدیهی می نماید. نیک می دانیم ساواک پس از بیست وهشتم مردادماه کتابهاییطراحی کرد و به چاپ رساند که در اساس توسط توده ایهای سرخورده ساخته و پرداخته شدهبودند. در مورادی همین افراد به کمک دادگاه هایی می شتافتند که حتی مخالفان ملایمنظام ی وقت را می نکوهیدند. کم یا بیش. نمونه ی چنین موردی را می توان دردادگاه مرحوم خلیل ملکی مشاهده کرد که یکبار برافروخته  به مضمون به دادگاه گفت این ادعانامه ی شما راحزبتوده علیه من صادرکرده است!

در باره ی این کتاب مائوئیسم در ایران» سخنبسیار است. اکنون نمی خواهم به ساختار این کتاب بپردازم. در ارتباط با داده ها واطلاعات مذکور در کتاب نیز نمی توانم مطالبی دقیق بنویسم. در بسیاری مواردآگاهیهای لازم را در اختیار ندارم و به خود اجازه نمی دهم دست به داوری بزنم خاصهکه جوانانی آرمانخواه به کژاندیشی پیوستند وجان خود را برسر اندیشه هایشان ازدستداده اند. به کسانی نمی پردازم که فکرمی کردند با نزدیکی به چین می توانند دکانیمشابه حزب توده راه اندازند واز این راه ارتزاق کنند. چین هر عیبی داشت، شوروینبود. به هرحال سنجش همه ی این چیزها واین قبیل داوریها باید درست و مبتنی برآگاهیهای دقیق باشد و از این گذشته  بهنگرشی نظری تکیه بزند که حتی المقدور در کسوت جامعیت پا به میدان قضاوت بگذارد. درجاهایی که از این قلم نام برده شده است فقط می توانم بگویم نادرستیهای چندش آوریدر این کتاب پراکنده شده است. در جلساتی که از حضور این قلم در منزل یا درست تربنویسم اقامتگاه یکی از فعالان یا گردانندگان جریان سازمان انقلابی» یا تشکلهایمشابه یادشده است ، می توانم بگویم اینها همه دروغ اند و تصورمی کنم از اعترافاتیکی از افراد برآمده است. به چه علت،نمی دانم. از اینها گذشته برخی از اسامی دراین کتاب به قصد نادرست آمده است. یک مورد را که می شناسم چنین بوده است.

یکی از کارهای زشت این کتاب ارائه ی اطلاعاتی ازاحوالات شخصی افراد است. مانند ذکر نام پدر یا چیزهای مشابه. اینها به قصد درستنمایی اطلاعات نادرست عرضه شده اند اما این حضرات که به هر حال در دستگاه های رسمیحکومتی نشسته اند نباید دست به چنین کارهایی بزنند. در ضمن چون اکنون نمی خواهم ونمی توانم بیش از این به ریخت و قواره ی کتاب یادشده و برخی از اگاهیهایش بپردازم،ناچار این یادداشت را در همینجا می بندم به امید فرصتی مناسب. یکبار هم یکی ازگردانندگان همین سازمان انقلابی مطالبی در ارتباط با من در مصاحبه اش آورده بود کههمانموقع بر حسب اتفاق آگاه شدم و نامه ای نوشتم و به چند نفر فرستادم. همین قدرفعلاً بس است. پیشتر رومه ی کیهان» بارها علیه من قلمفرسایی کرده است و البتهکسانی دیگردرنشریه های مختلف خاصه دریک شماره ی مخصوص مجله ی آدینه». سالها پیشبه هنگام اقامت در شهر مونستر در آلمان مجموعه ای تفصیلی جمع و جور کردم به نامترور شخصیت» که حکایت دارد از بخشی از حملات کور و ناجوانمردانه ای که به این قلممی شده است.

چ.پ./خرداد1398

 

آگاهینامه ی بیست و دوم

تاریخنگاری امنیتی

آگاهینامه ی بیست و یکم

ی ,تاریخنگاری ,دستگاه ,کتاب ,امنیتی ,چنین ,این کتاب ,از تاریخنگاری ,یکی از ,از این ,که در ,همان دستگاه امنیتی

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Translation i-love-winx Steven's style I.R.A.N ficonsicor ciatheaconma Matthew's blog تهران ثبت esatriccent ثبت شرکت خاص - ثبت ارزان شرکت